به گزارش راهبرد معاصر؛ در این تحقیق که توسط مجله The Cradle منتشر شده، آمده است که جنگ به رهبری عربستان سعودی در یمن نه تنها یک بحران انسانی حاد در سراسر این کشور به وجود آورد، بلکه نوعی رقابت خارجی برای غارت منابع طبیعی یمن، به ویژه نفت و گاز آن ایجاد کرده است.
این تحقیق نشان داد که موقعیت استراتژیک یمن و بنادر متعددش، آن را به مرکزی ایده آل برای انتقال سریع و کارآمد منابع سرقت شده تبدیل کرده است.
بر اساس این تحقیق انجام شده، درگیریهای جاری بیش از ۴۵ میلیارد دلار به بخش نفت یمن خسارت مستقیم و غیرمستقیم وارد کرده است و ائتلاف متجاوز عربی نیز به فروش منظم میلیونها بشکه نفت از طریق بنادر یمن ادامه میدهد.
این تحقیق نشان میدهد که این واقعیت که جنگ یمن جرقه جنگ ژئوپلیتیکی برای کنترل و تصاحب منابع طبیعی را زده است، اغلب در جریان اصلی رسانههای خارجی نادیده گرفته شده است - علیرغم اینکه این منابع طبیعی بخشی جدایی ناپذیر از این درگیری ویرانگر است - و در عین حال منعکس کننده سوء استفادههای مشابه است که در سایر مناطق غرب آسیا، به ویژه در سوریه دیده میشود که در آن نیروهای نظامی ایالات متحده بر غارت روزانه نفت و منابع کشاورزی نظارت دارند.
براساس این تحقیق، اهداف اولیه جنگ یمن کاملا در هالهای از ابهام فرو رفته است، زیرا شرکای مختلف ائتلاف برنامههای متفاوتی را دنبال میکنند و از آنجایی که جنگ "کوتاه" یمن طولانی شد، بسیاری از آنها نیز تلاش کردند ثروت یمن را شخم بزنند و خزانه خالی خود را پر کنند.
هر یک از اعضای ائتلاف متجاوز برای پیشبرد منافع خود، نسخه خودشان را از "دولت یمن" ایجاد و مجهز کردند؛ عربستان به اصطلاح شورای ریاستی را تأسیس کرد و امارات شورای انتقالی را در جنوب یمن تشکیل داد. این دو شورا و گروههای وابسته به آن استانهای غنی از منابع و همچنین تقریباً تمام بنادر و آبراههای اصلی یمن را کنترل میکنند.
این تحقیق حجم صادرات نفت یمن را آشکار میکند و میگوید: در حالی که نفت یمن آزادانه به خارج از کشور صادر میشود، اکثر مردم این کشور از دسترسی به منابع خود محروم هستند، زیرا گزارشهای «شورای ریاستی» نشان میدهد که صادرات نفت یمن از ۶.۶۷۲ میلیون بشکه در سال ۲۰۱۶ به ۲۵.۴۴۱ میلیون بشکه در سال ۲۰۲۱ رسیده است.
در تحقیق حاضر با طرح این سوالات که این نفت و گاز کجا میرود و چگونه به آنجا میرسد و چه کسی از این درآمدها سود میبرد؟ اشاره شده که ردیابی نفتکشهای مختلف که در غارت نفت و گاز در سواحل یمن نقش دارند کار دشواری است، زیرا این نفتکشها اغلب مسیرهای پیچیدهای را طی میکنند و به عمد GPS و سیستمهای ردیابی را خاموش میکنند تا مبدا محموله آنها مخفی بماند.
بر اساس این تحقیق، در ماه مارس، پایگاه خبری "ایکاد" ویدئویی تحقیقی را در مورد جزئیات سرقت نفت یمن منتشر کرد و نقطه کانونی تحقیقات نفتکشی به نام (Gulf Aetos) بود نفتکشی که دولت صنعا در اخبار و اسناد متعدد به آن پرداخت.
تحقیقات با پهلوگیری این نفتکش در بندر خورفکان امارات آغاز میشود: ۲۵ ژوئن سال گذشته کشتی Gulf AETOS از امارات به سمت بندر «بیرعلی» در جنوب یمن حرکت کرد و در آنجا بارگیری شد و سپس در بندر عدن نفت را تخلیه کرد.
این کشتی به مدت ۳۰ روز همین روند بارگیری در بندر بیرعلی و تخلیه در بندر عدن را ادامه داد اگرچه ماهیت دقیق این مانورها فاش نشده است، اما احتمالا به امنیت دریایی یا توزیع مجدد نفت مرتبط باشد. در نهایت پنجم ماه اوت همین کشتی به امارات بازگشت و در سواحل الفجیره پهلو گفت، اما هنوز ماموریتش تکمیل نشده بود.
بعداً نفتکش دیگری به نام Star Z به نفتکش Gulf Aetos نزدیک شد. این دو کشتی نفت خام خود را مخلوط کردند تا محموله خود را غیرقابل ردیابی کنند یا کیفیت نفت را بهبود بخشند؛ مخلوط کردن نفت سبک و سنگین میتواند منجر به یک محصول برتر شود. با این حال در این مورد به احتمال بسیار زیاد هدف از مخلوط کردن سوخت دو کشتی برای اشتباه گرفتن منبع نفت انجام شده است، نفتکش Gulf Aetos پس از مخلوط شدن نفت به سمت بندر خورالزبیر عراق به سفر خود ادامه داد و سوخت خود را در آنجا تخلیه کرد.
به گزارش پایگاه خبری ایکاد، این بندر عراق به قطب بین المللی بازتوزیع نفت قاچاق معروف است و این تحقیق نشان میدهد که سنگاپور و آمریکا از مقاصد اصلی صادرات نفت قاچاق از این بندر هستند.
این تحقیق نشان میدهد که وضعیت یمن تفاوت چندانی با پرونده سوریه ندارد، سرقت منابع یمن هم با تایید و نظارت آمریکا و متحدانش امکان پذیر شده است که نشان دهنده نقش آنها در بهره برداری مستمر است.
براساس این تحقیق، ایالات متحده به همراه ائتلاف نیروهای دریایی مشترک (CMF) مستقر در آبهای غرب آسیا از سال ۱۹۸۳ برای چندین دهه عهده دار امنیت دریایی کشورهای حوزه خلیج فارس است و نیروهای دریایی مشترک دریای سرخ، خلیج عربی، دریای عرب و خلیج عدن را پوشش میدهند جایی که در آن غارت منابع یمن در حال وقوع است.
طبق این تحقیق، در حالی که ایالات متحده در سالهای اخیر کشتیهایی را در این آبها رهگیری و توقیف کرده است، هیچ یک از آنها نفتکشی نبودند که در سرقت نفت از یمن دست داشته باشند! این امر باعث ایجاد تردید در مورد انگیزههای چنین اقدامات گزینشی میشود.
الگوهای مشابهی را میتوان در مورد سربازان انگلیسی و فرانسوی مشاهده کرد که به صورت استراتژیک در مناطق نفت خیز مانند حضرموت قرار دارند اگرچه که تعداد آنها ممکن است اندک باشد. با این حال، گزارشها حاکی از آن است که هدف آن تضمین «امنیت» فرآیند صادرات نفت است. این نشاندهنده تاکتیکهای مورد استفاده ارتش آمریکا در سوریه است، جایی که تعداد محدودی از نیروها برای نظارت بر سرقت نفت در شمال شرق این کشور مستقر شدهاند.
بسیاری از شرکتهای خارجی نیز از این سرقت سود میبرند. یکی از نامهای برجسته که اغلب مطرح میشود غول نفت و گاز فرانسوی TotalEnergies است. این شرکت سابقه نقض حقوق بشر در یمن و بهرهبرداری از منابع آن را دارد.
در این تحقیق گزارش مفصلی که خبرگزاری صبا منتشر کرده، نقل شده است که در مارس ۲۰۲۲، امارات و شرکت توتال انرژی برای از سرگیری صادرات گاز از طریق پمپ بنزین بلحاف در خلیج عدن توافق کردند. این سند به طرز تکان دهندهای نشان میدهد که چگونه آمریکاییها و فرانسویها پیشنهاد فروش گاز تنها به قیمت سه دلار دادند قیمتی که بسیار کمتر از قیمت جهانی حدود ۱۵ دلاری است.
این تحقیق بیان میکند: این معاملات نشان میدهد که از منابع یمن بهرهبرداری میشود؛ امارات توافقنامههایی را در زمینههایی خارج از حوزههای تحت کنترل خود امضا کرده است و غرب نقش خود را در تسهیل این روند ایفا میکند. همچنین غارتهای ائتلاف بیش از درآمدهای نفت و گاز است و شامل مصادره حقوق گمرکی و مالیات تمام هواپیماها، خودروها و کشتیهای عبوری است که بیشتر از غارت سوخت میشود.
طبق این تحقیق، بسیاری از این کشتیها و نفتکشهایی که غارت نفت یمن را انجام میدهند، متعلق به شرکتهای اماراتی و همچنین شرکتهای یونانی هستند. به عنوان مثال، کشتی Gulf Aetos متعلق به شرکت Blue Pearl Shipping and Trading است و توسط شرکت Gulf of Aden Shipping اداره میشود که هر دو شرکت اماراتی هستند.
بر اساس این تحقیق، درآمدهای نفت قاچاق بین عربستان سعودی و امارات، دو شریک در ائتلاف عربی تقسیم میشود. در این تقسیم سهم امارات بیشتر است چرا که بر ۱۲ بندر یمنی از شرق تا غرب این کشور کنترل دارد و همین باعث میشود ابوظبی عملا کنترل صادرات و توزیع نفت و گاز را در اختیار داشته باشد.
دو هدف اصلی در قاچاق نفت و گاز یمن دنبال میشود؛ هدف اول، تامین سوخت این درگیری مستمر در یمن و تامین مالی دولتهای تازه تاسیس و شبه نظامیان آنهاست خواه این دولتها تحت حمایت عربستان باشند یا امارات. هدف دوم، محروم کردن دولت نجات ملی یمن از بهره برداری از منابع نفتی و گازی این کشور است. هدف از این کار افزایش اثربخشی محاصره و تحریمهای اعمال شده بر یمن و جلوگیری از رسیدن درآمد به مقامات واقعی است.
از سوی دیگر، درآمدهای جمع آوری شده توسط (PLC) مستقیماً به حامیان مالی آن در عربستان سعودی منتقل میشود. استاندار مأرب در مصاحبهای اذعان کرد که پول حاصل از نفت و گاز استخراج شده در استان مأرب مستقیماً به بانک ملی عربستان سعودی واریز میشود.
این تحقیق به گزینههای موجود در اختیار دولت صنعا برای تامین سوخت پرداخت که نشان میدهد این دولت مجبور به خرید سوخت از طریق واسطهها یا شرکتهای خصوصی در بازارهای امارات است.
در این تحقیق پیش بینی شده است که به محض پایان جنگ یمن، عملیات غارت منابع نفتی این کشور هم پایان یابد، اما شرایطی که در اثر این غارت رخ خواهد داد نامعلوم است.
همچنین طبق این تحقیق، تحرکات ژئوپلیتیکی اخیر و توافقات منعقد شده توسط عربستان سعودی حاکی از حضور یک محور اوراسیا در ریاض است که اساساً اجازه میدهد تا یک سیاست خارجی کمتر مطیع واشنگتن باشد.
در این تحقیق به اظهارات عبدالملک بدرالدین الحوثی، رهبر انصارالله یمن اشاره شده که در ماه مه اعلام کرد، معادله حفاظت از منابع ملی یمن را گسترش میدهد و تهدید کرد، در صورت تلاش برای غارت نه فقط نفت بلکه گاز و دیگر منابع ارزشمند این کشور مثل مواد معدنی اقدام نظامی خواهد کرد.
در پایان این تحقیق آمده است که پتانسیل یمن بسیار زیاد است و عربستان از زمان تاسیس خود تلاش کرده کسی متوجه این مساله نشود. منطقه با ظهور دنیای چندقطبی به سرعت تغییر خواهد کرد و نظم جدید از توسعه اقتصادی و صلح به جای جنگ و تحریم حمایت میکند. / ایسنا